• اسلایدر یک
دهم اسفند ماه 1335، تهران، میدان اعدام (محمدیه فعلی)، کوچه سفیری. در سوز سرمای زمستان آن سال صدای تولد نوزاد پسری در حیاط خانه‌‌ی قدیمی حاج رضا ایروانی پیچید و این‌گونه کودکی متولد شد که عباس نام گرفت. عباس ایروانی فرزند چهارم خانواده بود. نخستین تصاویری که از عباس ایروانی وجود دارد عکس‌های سیاه و سفیدی است که او را در منزل قدیمی آن سال‌ها نشان می‌دهد...
عباس ایروانی مردی است که رؤیاهایش فراتر از مرزهای زندگی شخصی او می‌رود. او همه‌چیز خود را به پای هدفی بزرگ ریخته است: چرخاندن چرخ صنعت ایران. دل‌مشغولی‌اش نه ثروت و نه شهرت؛ بلکه ساختن آینده‌ای است که در آن، صنعت ایران شایسته‌ترین جایگاه را داشته باشد.
خانواده متوسطی بودیم. منزل پایین شهر بود؛ میدان اعدام (محمدیه فعلی) و من از زمانی که خودم را شناختم و یادم می‌آید وضعیت مالی ما خیلی معمولی بود. پدر و مادرم هشت بچه داشتند و ممر درآمد خانواده یک مغازه کوچک بود که آن را هم با کسی شریک بودند...
عباس ایروانی